Worry
???
● دلواپس کردن یا شدن، نگران کردن یا شدن، دلشوره داشتن، دلهره داشتن، کالیدن، هاسیدن، شکهیدن
♦️He began to worry about the future
دلهرهی او دربارهی آینده آغاز شد.
♦️Don’t worry, he will come back
نگران نباش برخواهد گشت.
I am worried
دلهره دارم، نگرانم.
♦️His mother is a worrying person
مادرش زود نگران میشود (اهل دلواپسی است).
● گازگاز کردن، گاز گرفتن و چرخاندن، درهم دریدن، پارهپاره کردن
♦️Wolves worried the sheep
گرگها گوسفند را پاره پاره کردند.
♦️A dog worrying a bone
سگی که به استخوانی گاز میزد.
● دست ور کردن، لق کردن، لقاندن، تکان دادن
♦️The boy worried the loose tooth with his tongue
پسر با زبانش دندان لق را تکان میداد.
● اذیت کردن، آزار دادن، پاپی شدن
♦️She worried Robert until he agreed to marry her
آن قدر پاپی روبرت شد تا موافقت کرد که با او زناشویی کند.
♦️The dogs were worrying the bull constantly
سگها دایما گاو را آزار میدادند.
● (با زحمت) جلو رفتن، پیش رفتن، تقلا کردن
♦️The old truck worries up the hill
کامیون قدیمی با دشواری از تپه بالا میرود.
● نگرانی، دلواپسی، دلهره، دلشوره، بیم، ناراحتی (خیال)
♦️That news ended my worries
آن خبر به نگرانیهای من پایان داد.
● مایهی نگرانی، هر چیز بیم انگیز، موجب دلهره
♦️Lack of money was her only worry
فقدان پل یگانه موجب دلهرهی او بود.
* not to worry!
(عامیانه) جای نگرانی نیست!، بیم به دل راه ندهید!
……
پیج آموزش لغت ما?
@vocab.in.use
@vocab.in.use
…..
@idiom__land
@idiom__land
لایک و فالو فراموش نشه?❤️
.
.
.
.
.
#زبان #زبان_انگلیسی #زبان_دوم #زبانانگلیسی #زبان_آموز #زبان_آنلاین #زبان_خارجی #زبان_انگلیسی_آسان #زبان_انگلیسی_بزرگسالان #زبان_تخصصی #زبان_خارجه #زبان_انگلیسی_یاد_بگیریم #زبان_انگلیسی_کودک
#آموزشانگلیسی #آموزش_زبان_انگلیسی #آموزش_زبان #آموزش_انگلیسی #آموزشزبانانگلیسی #آموزش_مجازی #آموزش #آموزش_رایگان #آموزش_آفلاین #آموزش_آنلاین_زبان #آموزش_رایگان_انگلیسی #آموزش_انلاین #آموزش_گرامر #آموزش_مکالمه #آموزش_لغت